من چند سال کار ثابت کردم. شاید برای خیلی ها خوب باشه، حقوق ثابت، پروژههای مشخص، پول به موقع و قابل برنامه ریزی، مرخصی، بیمه و عیدی و پاداش، روز تعطیل، ساعت کاری مشخص، همکارهایی که در طول روز کلی باهاشون حرف میزنی. به هر حال خوبیهای خودش هم داره کار ثابت ولی من به درد کار ثابت نمیخوردم. خیلی از شبا نمیخوابیدم تا ۸ صبح و مستقیم پامیشدم میرفتم سر کار تا ۴ عصر. شاید توی یه روز خیلی به چشم نیاد ولی اگر هر روز همینطوری برید سر کار بقیه یه مقدار میترسن ازتون. من توی زمان بندی های اینطوری نمیگنجم، در نتیجه با بهانهای واهی از آخرین کار ثابتم هم مثل قبلی ها زدم بیرون ولی توی این تلاش موفق شدم انگار و تا الان بر نگشتم به کار ثابت.
فری لنسر بودن خیلی وسوسه بر انگیز به نظر میاد. از خونه کار میکنی و پول در میاری، بدون اینکه رئیس داشته باشی یا بخوای صبح ساعت ۸ از خونه بزنی بیرون و بری سر کار. تا حدی هم درست هست این داستان ولی این کل داستان نیست، انگار فقط قسمتهای خوبش رو تعریف میکنن.
توی چندتا پست تلاش میکنم بهتون بگم مسیر واقعیای فریلنسر شدن چیه و چطوری میشه از چیزی که دوست دارید پول دربیارد.
قدم اول – مدیریت پول:
توی اولین قدم باید برای گذران یک تا شش ماه پس انداز کنید چون واقعا ممکنه تا چندماه پول در نیارید یا پول خیلی کمی در بیارید. اگر مثل من خیلی خرجی ندارید حقوق یکی دو ماه آخر رو هم نگه دارید مشکلی پیش نمیاد براتون ولی اگر خانواده رو میگردونید نمیتونید شب تصمیم بگیرید فریلنسر بشید صبح استعفا بدید، از قبل باید براش برنامه ریزی کنید.
پیشنهاد میکنم قبل از فریلنسر شدن تلاش کنید هزینههاتون رو کاملا مدیریت کنید و بدونید چقدر دخل و خرج دارید. وقتی ثابت کار میکنید مطمئن هستید سر ماه یه مقدار مشخصی پول دارید و آمارش همیشه دستتون هست، دست کم برای من نیازی نمیشد حساب و کتاب کنم برای دخل و خرج
ولی وقتی کار ثابتی ندارید ممکنه یک ماه به اندازهی ۳ ماه کار ثابت در بیارید یه وقتی هم توی ۳ ماه به اندازهی یک ماه کار ثابت پول در نیارید.
من خودم برای مدیریت بده بستونم از “Money Lover” استفاده میکنم، ریال ایران هم داره و کار رو راه میندازه. واقعا یکی از بهترین و ساده ترینهاست.
قدم دوم – برند شخصی:
خوب الان شما پس انداز و زمان کافی برای دنبال کار گشتن رو دارید. پیش از اینکه دنبال پروژه بگردید باید یه برند شخصی داشته باشید. ممکنه شما ماهها توی سایتها و کانالهای سفارش پروژه دنبال پروژه بگردید ولی هیچ کس پروژه رو به شما نسپاره یا پروژهی خوبی پیدا نکنید
باید بهتون هشدار بدم که بازار کار اصلا جای رویایی نیست، کاملا راز بقاست
یه پروژه میبینید با این عنوان:
سایت فروشگاهی مشابه ebay، چند زبانه، چند درگاه پرداخت، سیستم پیک با مسیریابی، تمام سایت به صورت pwa، رعایت سئو، طراحی اختصاصی و…
با خودتون یه حساب و کتاب میکنید میبینید دست کم ۶۰ روز زمان میبره با ۲۰ میلیون هزینه، پیشنهاد میدید که توی ۵۰ روز با ۱۵ میلیون براتون میسازم که طرف جذب بشه. ده دقیقه بعد میبینید میانگین قیمت به زور به ۱ میلیون میرسه و زمان هم همه زیر یک هفته زدن. یکی هم همه جا هست که از پروژههای ناسا تا بلاگ وردپرسی پیشنهاد داده ۵۰ هزارتومن یه روزه تحویل میدم ۵ ستاره هم داره.
توی این وضع آشفته مطمئنا بعد از یک هفته کاملا ناامید میشید و برمیگردید سر کار ثابت. ولی چیزی که بازی رو عوض میکنه برند شخصی هست!
چطوری برند شخصی بسازیم؟
۱ – رزومه:
باید کاری کنید که راحت بشه بهتون اعتماد کرد، یه رزومهی خیلی خوب آماده کنید، توش کامل بگید کجاها کار کردید، نمونه کارهاتون چیا هست، اگر تحصیلات دانشگاهی خاصی دارید بذارید و تخصص هاتون.
مهمترین نکته اینه که بدونید توی ۹۰٪ اوقات کسی که درخواست ها رو میبینه برنامه نویس نیست و هیچ دید فنی هم نداره. فقط یه نفر هست که میخواد یه چیزی براش بسازن.
سعی کنید یه رزومهی آنلاین آماده کنید که بتونید توش ویدیو و عکس کافی از نمونه کارهاتون بذارید. این چیزهای گرافیکی و رنگی منگی رو وسط بذارید، زیر مشخصات کلی خودتون، بعد از اینا هم تخصص هاتون و جاهایی که کار کردید رو بذارید هم به اندازهی کافی حرفهای و رسمی هست هم طرف خسته نمیشه و از روی کنجکاوی هم که شده میبینه فیلمهاتون رو
۲- گوگل:
علاوه بر اون طبق تجربهی شخصی من اکثر پروژههای خوب رو افرادی سفارش دادن که درسته درک دقیقی از فناوری ندارن ولی درک درستی از بازار دارن. این یعنی اولین کاری که میکن اسم شما رو گوگل میکنن تا درموردتون یه چیزایی پیدا کنن. اگر ببینن چندتا مقاله به اسمتون منتشر شده یا پروژه هاتون رو پیدا کنن خیلی خوشحال میشن.
۳- لباس حرفهای:
خیلی از پروژه ها انجامشون دورکاری هست ولی برای امضای قرارداد و جلسهی توضیحات شاید نیاز باشه یه بار حضوری برید. من معمولا با تیشرت و لباسی که راحت بودم میرفتم. تنها کسی که بهم گفت چرا خیلی جدی گرفته نمیشم یه بابایی بود که بعد از ۳۰ سال از آمریکا برگشته بود و میخواست یکی از استارتآپهای موفق اونجا رو که توش کار میکرد رو اینجا بسازه. خیلی مستقیم نگفت ولی یه خاطره درمورد لباسش گفت و ریز به لباس من اشاره کرد. من توی یه اتاق که ۵-۶ نفر با کت و شلوار و کراوات نشستن و من سن نوههاشون رو دارم درمورد کار صحبت میکنم، راست میگفت واقعا جدی گرفتن چنین وضعیتی سخته و خیلی دشوار تر میشه بهشون فهموند برای این کار مناسبی. الان مدتهاست برای کار لباس کاملا رسمی میپوشم و خیلی جدی تر گرفته میشم و کارها سریع تر پیش میره.
۴- ارتباط:
تلاش کنید توی جامعهی همکاراتون فعال باشید، یعنی توی گروههای مرتبط به کارتون فعال باشید و به سوال بقیهی اعضای گروه جواب بدید. این علاوه بر اینکه شما رو فعال و حرفهای نشون میده، بهتون کمک میکنه کلی آدم مرتبط شما رو بشناسند به عنوان کسی که کارش رو بلد هست و بهتون پروژه پیشنهاد بدن. خیلی خیلی بیشتر از وقتی که دنبال پروژه باشید از همین ارتباط توی گروهها پروژهی خوب بهتون پیشنهاد میشه بدون اینکه دنبالش باشید.
توی قسمت بعد بهتون میگم چطوری میتونید یه پروژه بگیرید و نکات مهمی درموردش رو با هم بررسی میکنیم.
همچنین بخوانید: