شروع سبز: تجربه‌های یک صالح

صالح شجاعی
صالح شجاعی
· 8 دقیقه برای خواندن
شروع سبز: تجربه‌های یک صالح

درود، شب و روزتون خوش. من حدود ۲ سال اندی هست که گیاه‌خوار کامل (وگان) هستم. بعضی وقت ها دوستانی درمورد گیاه‌خواری ازم میپرسند که بسیار خوشحال کننده هست برام. بیشتر دوستان به خاطر شرایط اسفناک حیوانات در دامداری‌ها و کشتارگاه‌ها که به مرور داریم بیشتر میبینیم و آگاه میشیم از وضعیتشون دوست دارن گیاه‌خوار بشن. شاید ابتدا اینطور به نظر میاد که گیاه‌خواری یعنی هر روز کرفس و هویج خوردن و برای کشته نشدن و زجر نکشیدن حیوانات ما قرار هست آزار ببینیم و شرایط دشواری رو تحمل کنیم اما در حقیقت گیاه‌خواری خیلی ساده تر از چیزی هست که تصور میکنیم. گیاه‌خوار شدن دشوار نیست، تغییر دشوار هست.

تجربه‌ی من از گیاه‌خواری

یه بعدازظهر گرم بود و من تازه یه پروژه رو تمام کرده بودم، مثل همیشه بعد از تموم شدن کار رفتم یوتیوب تا چندتا ویدیو ببینم و ذهنم پاک بشه از کار قبلی، آماده بشم برای شروع کار بعدی. توی صفحه‌ی اصلی یه ویدیو دیدم به اسم “پنیر گیاهی“، کنجکاو شدم و دیدمش، بعد از دیدنش بیشتر کنجکاو شدم و بیشتر ویدیوهای انار سبز رو دیدم! اینقدر خوب بود که گفتم باید گیاه خوار بشم. با حس ابرقهرمان ها در اتاق رو باز کردم و زدم بیرون…

به خواهرم گفتم می‌خوام گیاه خوار بشم! با یک نگاه “عاقل اندر سفیه” که ساعت ۴ بعدازظهر چی داری میگی بهم خیره شد…
به جز پردیس که اونم تصمیم گرفت با من گیاه‌خواری رو تجربه کنه، بقیه نه مخالف بودن اوایل نه موافق. من و پردیس هم توی هفته‌ی اول کلی ویدیو دیدیم و چیز تازه یاد گرفتیم، از آشپزی وگان گرفته تا تاثیر دامداری روی نابودی محیط زیست. از این ویدیوها برای خونواده هم میذاشتم ولی خوب کلا کسی فکر نمیکرد چیز جدی‌ای باشه حرف و تصمیمم. پردیس هم بعد از یه مدت بی خیال شد که نپرسیدم هیچ وقت چرا، هرچند الان یه وگان خیلی جدی هست و داستان وگان شدنش هم احتمالا از مال من خیلی جالب تر هست. ازش میخوام داستانش رو بنویسه برامون

ماه اول یک مقدار بی تجربه بودم و نمیدونستم باید چی‌کار کنم، واقعا فکر میکردم به یک برنامه‌ی غذایی نیاز هست و باید همه چیز از اول مشخص باشه، مثل رژیم غذایی بهش نگاه میکردم. بعد از ۳-۴ ماه از توی سایت‌ها آدرس یه فروشگاه رو پیدا کردم به اسم “طبیعت”، رفتم اونجا ولی با پرس‌وجو فهمیدم ۸ سال پیش جابه‌جا شده از اینجا! به جای جدیدش رفتم و دری از درهای بهشت بهم باز شد. یه فروشگاه که محصولات وگان میفروخت. بازگشت سوسیس و برگر و پنیر و شیر به چرخه‌ی غذایی! هرچند الان خیلی لیست خریدم مثل اون موقع نیست ولی اون موقع کلی چیز تازه برای امتحان کردن پیدا کرده بودم و همه چیز تازگی داشت برام.

خانواده هم کم کم با گیاه‌خوار بودن من کنار اومده بودن و مامانم لطف میکرد برای من غذا رو جدا آماده میکرد. همون قرمه‌سبزی‌ای که میپختن رو برای من بدون گوشت با سویای تیکه‌ای درست میکرد. از همینجا ممنونم ازش بابت حمایت و لطف‌هاش. من اصولا خیلی اجتماعی نیستم، بیشتر تاریخم و درمورد فامیل هم واقعا ارتباطی جز یکی دو بار در سال پیش نمیاد که باهاشون داشته باشم؛ یک سری یکی از فامیل‌ها مهمونی شام گرفته بود و خیلی هم اصرار کرده بودن که من برم. من درگیر کارهام بودم و خیلی هم علاقه‌ای برای رفتن نداشتم. وقتی خونواده برگشتن گفتن کله پاچه گرفته بود گذاشته بود وسط سفره، یه کم سبزی هم توی بشقاب ریخته بود گذاشته بود مخصوص برای تو.
این که نرفتم خوشحال کننده ترین کاری که کردم ولی توی فامیل هم وضعیت اوایل اینطوری بود، الان خیلی بهتر شده، یکی دو بار که رفتم عروسی، غذای جدایی برای من اوردن که خیلی دوست داشتنی بود، ممنونم ازشون.

یه روز که برای خرید رفته بودم فروشگاه طبیعت، کارت کافه وگان رو بهم دادن و گفتن تازه باز شده! باز شدن کافه وگان هم یکی از مهم ترین دل خوشی های من شد. کافه‌ی دوست داشتنی با کافه داری دوست داشتنی تر که نه تنها برای گیاه‌خوارها، بلکه برای غیرگیاه‌خوارها هم یکی از کافه‌های دوست داشتنی بود. خیلی از قرارهای کاریم رو توی همین کافه گذاشتم و بسیاری از آخر هفته‌ها رو با رفقا توی همین کافه به کد زدن نشستیم.

احتمالا تا اینجا یک سال از وگان شدم میگذره، من اصلا حافظه‌ی خوبی ندارم، خرده نگیرید بهم. روزی که گیاه‌خوار شدن رو شروع کردم نزدیک یه هفته مونده بود به جشن کشتار (عید قربان)، نزدیک سالگرد گیاه‌خوار شدنم بود و تصمیم گرفتم هر سال، روز جشن کشتار رو برای اینکه من جزئی ازش نیستم دیگه جشن بگیرم. سالگرد ازدواج خواهرم هم همین روز بود اون سال، من رفتم کافه وگان و چندتا کیک و شیرینی گرفتم و رفتم خونه‌ی خواهرم. خونواده‌ام و چندتا از آشناها هم اونجا بودن، دلیلش رو که پرسیدن براشون توضیح دادم و یه کم پچ پچ شد، وقتی کیک رو خوردن خیلی هاشون خوششون اومد و پرسیدن از کجا گرفتم! خوشحالم بابت رفتارم توی اون روز.

بعدا براتون بیشتر درمورد گیاه‌خواری و تجربه‌هام مینویسم، چه توی سفرها چه توی کار و زندگی. من ۵-۶ سال پیش به استفاده از نرم‌افزارهای آزاد رو اوردم و تجربه‌ی وگان شدن رو خیلی شبیه به اون میبینم. اولش اصلا ایده‌ای نداری که داری چی کار میکنی ولی کم کم میگی من اصلا چی کار میکردم! چرا زودتر اینجا رو کشف نکردم.

یک سری لینک مفید براتون میذارم پایین همین پست، اگر دوست داشتید یه سر بهشون بزنید.

https://www.instagram.com/p/CADwBR2Dy3R
https://www.instagram.com/p/CA48YYchlpX
https://www.instagram.com/p/B_FVQikDp5I
https://www.instagram.com/p/B_FNDutD6S_

در این باب، باب ویدیوهای شاهکاری ساخته که حتما پیشنهاد میکنم ببینیدشون

و همینطور چنل انار سبز که یکی از بهترین منابع برای گیاه‌خوارهاست

Copyright © 2019 - 2023 | Saleh Shojaei. All rights reserved.